تاسوعای حسینی

ساخت وبلاگ
فکر نمیکردم، روز تاسوعا، که روز غم و ماتم است، برایم ماتم مضاعفی داشته باشد و هر ساله، یاد اون تاسوعای خاطره انگیز پاییزی، روح و روان مرا به گذشته و آینده‌ای مبهم ببرد. مثل آن شیشه که در همهمه باد شکست ناگهان باز دلم یاد تو افتاد شکست با شب غرق غم و تیره و تارم چه کنم با دلی تنگ که از داغ تو دارم چه کنم بی قرارم چه کنم غصه رفتن تو داده بر باد مرا باورم نیست چنین برده ای از یاد مرا تا دلی هست بیا رفتم از دست بیا بغض تو راه نفس های مرا بست بیا به هوای دل بیچاره که تنگ است بیا آه جز آینه ای کهنه مرا همدم نیست پیش چشمان خودت اشک بریزی کم نیست آه برگرد اگر آه مرا می شنوی گوش کن ناله جانکاه مرا می شنوی غصه رفتن تو داده بر باد مرا باورم نیست چنین برده ای از یاد مرا تا دلی هست بیا رفتم از دست بیا بغض تو راه نفس های مرا بست بیا به هوای دل بیچاره که تنگ است بیا

یادداشتهای یک هرزه...
ما را در سایت یادداشتهای یک هرزه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bharzeh4 بازدید : 30 تاريخ : دوشنبه 25 تير 1403 ساعت: 16:19