در من غم آرامی هست که همه چیز را به امان خدا رها کرده است... برو... نیا... بلاک کن مرا از دانه به دانه ی خانه های مجازی ات... در جهان واقعی ات که نیستم در جهان مجازی ات باشم که چه!؟ زندگی همین یک بار است... بگذار هر چه می شود بشود... "دوستت دارم و این تنها حرفی ست که پس نمی گیرم!"... حالا برو... آرام و سلانه هم نه، چهار تا پا از در و همسایه قرض بگیر و دوان دوان برو... می خواهم ببینم کجا را قرار است بگیری!؟؟ زندگی همین یک بار بود، تکرار نمیشود!... یادداشتهای یک هرزه...