حال من در نبود تو...

ساخت وبلاگ

بعد تو لبخند از لبهای من خشکید و رفت ...
دل مدام از زهر هجر ات ساغری نوشید و رفت...

تا تو بودی در سرم شور و هوای عشق بود...
حال جایش را به سردرد غم ات بخشید و رفت...

تا تو بودی این دلم لبریز از امید بود...
شور و امید به یأس ام دلنشین نالید و رفت...

آتش عشقت به جانم تو فکندی و کنون...
باز آی و بین که آتش خانه ام سوزید و رفت...

ناله ی مرغ سحرگاه از پی مستی نبود...
آه میکرد و دلش را از جهان بُبرید و رفت...

یادداشتهای یک هرزه...
ما را در سایت یادداشتهای یک هرزه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bharzeh4 بازدید : 125 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 6:08